راه بیفتی؛ از کوچه، پس کوچه های شهر بگذری، دست در دست حوادث بگذاری و گوش بسپاری به آواز گنجشک ها؛ عشق می کنی حتی از آواز کلاغ ها، اگر کمی، فقط «کمی» عاشق باشی!
حالت که خوب باشد، رنگ آسمان آبی تر است و دل، فراخ تر برای دوست داشتن!
حالت اگر خوب باشد، چشم هایت رنگ دریا می گیرد و هم آواز می شوی با گنجشکک های روی چنار شهر!
حالت که خوب باشد ، با سنگ راه هم راز دل می گویی و سنگ، در آنی؛ چشم به هم زدنی ، آب می شود !
حالت که خوب باشد، زیر بوته ی یاس می ایستی و ریه هایت را پر می کنی از عطرش: و دلت را پر می دهی به آنسوی دیوار؛ درست کنار یاس های آویزان از دیوار همسایه!!
روزگارت خوش تر می شود و نفس هایت عمیق تر ، توت های «نرسیده» می ریزد روی زمین و؛ مژده ی اردی بهشت را می دهد!
شک ندارم اردیبهشتی ها ، فرشته های بهشتی ای هستند که قرار است «الهه» ی زمینی باشند!
«به مناسبت تولد خواهر عزیزم.»