راه رهایی

از گیر و دار این زمین خاکی رها شو.

راه رهایی

از گیر و دار این زمین خاکی رها شو.

مشخصات بلاگ
راه رهایی

✳ماییم و نوای بی نوایی✳
✳بسم الله اگر حریف مایی✳
.
.
.
.. و سرانجام خدا از روح مقدسش به انسان این اشرف مخلوقات دانایی بخشید و به او حکمت آموخت و او را با پیکره دانش و خرد آشنا کرد تا با کمک اندیشه های والا آنچنان که شایسته انسانیت است در راه کشف حقیقت گام بردارد.
آفرینش انسان ذره ای از مهر اوست و علم جلوه ای از ذات بیکرانش
♥با عشق به خداوند علم و انسان♥
.
من «متحرکی در مسیر کمال» هستم!
می روم تا با دانش ناچیز خود، و فرصت زندگی کوتاه دنیایی ام، کوله باری از تجربه پر کنم و به سوی سعادت مطلق ، به پرواز درآیم؛
این منم، متحرکی که مثل ذره ی نادیدنی غبار، در تاریکی ها گم شده و سعی دارد با شناخت خود، خلق، خلقت و خالق، به سوی معبودش به پرواز در آید!
.
.
.از بیان عقایدم، هیچ ابایی ندارم؛
مطالب این وب، مطلقا نوشته ها و سروده های خودم هستند، از کپی بی اجازه ی مطالبم رضایت ندارم.

آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پزشکی» ثبت شده است

افراط و تفریط ، در همه حال و همه نوعش بد است؛

حالا این افراط و تفریط می تواند پیرامون هر مسئله ای باشد؛ از مسائل اقتصادی و اجتماعی گرفته تا درس خوان بودن و درس خوان نبودن!

به هر حال ، امسال، سال تحصیلی برای من از اواسط مرداد ماه آغاز شد.

درس خواندن من بالاخره به نقطه ی افراط رسید و تابستان هم مرا به مدرسه کشاند!  تقریبا در نظر مردم محله، من و بچه های تجدید شهریوری فرقی نداریم!

به هر حال نظر مردم مهم نیست«حداقل برای من!» مهم خودم هستم که می دانم که هستم و به کجا می روم؛ 

راستش را بخواهید خودم هم هنوز به اینکه «دانش آموز دهم ریاضی فیزیک » هستم ، خیلی عادت نکردم! به اینکه جزو فرزانگان منطقه هستم و در کنار یک سری آدم  به اصطلاح « باهوش » درس می خوانم در تعجبم!! هر چند که من همکلاسی هایم را یک مشت«خرخون بی مصرف » می نامم؛ 

بچه هایی که فکر و ذکرشان فقط در حد نوشته های کتاب درسی ست و هیچکدامشان حاضر نیستند پا را یک قدم فراتر بگذارند و نوشته های کتابشان را با علم نوین دنیا مقایسه کنند؛

کسانی که فکرشان بیست گرفتن و قبولی در دانشگاه است «از نظر من » یک مشت خرخون بی مصرف اند که پس از فارغ التحصیلی ، برای ازدواج با مرد دلخواهشان شرط معدل می گذارند!!!

«باید یادم باشد که به هیچ کدامشان آدرس وبلاگم را ندهم...»

بگذریم؛...می خواستم از رشته ام بگویم؛

از دوستان قدیمی ، هر کس که مرا در کوچه و خیابان و اینور و آنور می بیند ، می پرسد که چرا «تجربی» نمی خوانم و پا در رشته ای به دشواری «ریاضی» گذاشته ام!؟

من اما ، این جور مواقع خیلی دوست دارم دلیل اصلی ام را برایشان شرح بدهم ولی از وقتی که از من خواستند که عقایدم را برای «هر کسی» توضیح ندهم، کلا تصمیم گرفتم که زیاد حرف نزنم، و معمولا این جور مواقع با گفتن :«

تجربی رشته ی شلوغیه، با این رشته نمی تونی به ایده آل هات برسی!»

قائله را ختم می کنم.... 

اما امروز یاد این وبلاگ خلوت و سوت و کور افتادم ! خیالم راحت است که اگر اینجا عقایدم را منتشر کنم، کسی نیست که نهی ام کند...

می دانی؟ !؟ بین خودمان باشد ، من معتقدم که علم پزشکی وجود خارجی ندارد!

پس مبرهن است « چیزی را که وجود ندارد نمی توان خواند یا به عبارتی وقت صرف کردن برایش ، وقت تلف کردن است!»

مطمئنم که اگر مادرم این متن را بخواند این حرف مرا پای ترس من از دکتر ها می گذارد! البته چندان هم بی ربط نیست؛ از بچگی هیچوقت خودم را در روپوش سفید پزشکی تجسم نمی کردم؛ 

راستش را بخواهید ، علم پزشکی با قوانین دینی و روانشناسی در تضاد است!

علم روانشناسی می گوید:« مشکل و بیماری وجود خارجی ندارد ، بلکه همه زاییده ی ذهن انسان است» پس اگر ما طرز فکر مان را عوض کنیم ، کمتر فکر و خیال بیخود و استرس داشته باشیم ، بیمار نخواهیم شد.

دین و معنویت می گوید:« حتی افتادن برگی از درخت هم اتفاقی نیست ، پس اگر شخصی بیمار شود«یعنی در ذهنش به این باور برسد» فقط خداست که می تواند او را به زندگی باز گرداند؛ که آن هم دو صورت دارد؛ 

به طور مستقیم: که همان معجزه های خودمان است!

به طور غیر مستقیم: هم پزشکان، دارو ها، بیمارستان ها و... هستند.

پس پزشکان عملا هیچ کاره اند! چیزی نیستند جز یک واسطه! 

و این وسط، آن دسته از پزشکانی که فکر کردند همه کاره اند بدجوری کلاه سرشان رفته! 

پی نوشت۱: کلا از محیطی که پزشکان در آن تردد دارند بیزارم؛ از درمانگاه ها گرفته تا سر کوچه ی مدرسه ام که در آن یک ساختمان پزشکان واقع شده و من ترجیح میدهم از خیابان های دیگر بروم!

                                 . 


  • دختر خوب

.

جامعه نیاز های متفاوتی دارد

همه جور آدم هایی را نیاز دارد...

همه ی مشاغل را می خواهد...

اما‌.....پس چرا؟ چرا به بعضی شغل ها احترام نمی گذارند؟

چرا همه ی آدم ها را محترم نمی شمارند؟

چه کسی گفته فقط دکتر و مهندس ها آدم اند؟

جامعه ای که مردمشان درست فکر کردن را بلد نیستند؛ یا بهتر بگویم؛ حتی فکر کردن هم بلد نیستند؛ عاقبت به کجا می رسند؟

جامعه ای که برای همه ی علم ها به یک اندازه ارزش نمی گذارند؛ به راستی به کجا می روند؟

مردمانی که روانشناس را دکتر حساب نمی کنند و نویسندگان را «آدم های  بیکار » لقب می دهند؛ چیزی نیستند جز آدم های بی سواد!!

آدم هایی که  اصول کارهای مختلف را نمی دانند ، چرا الکی خودشان را بزرگ می پندارند؟؟!

آدم هایی که در مورد کشورشان هیچ نمی دانند؛ چرا الکی حرف می زنند؟

آدم هایی که «آداب معاشرت »صحیح را بلد نیستند ؛ چرا خودشان را روشنفکر می دانند؟

آدم هایی که هنوز آداب «همسر داری» را نمی دانند ؛ چرا ازدواج می کنند؟  خب معلوم است که زندگی شان بعد از دو روز متلاشی می شود!!

می خواهم فاش بگویم؛ با صدای رسا فریاد برآورم که؛ ما امروزه در دانشگاه هایمان، دکتر و مهندس تربیت نمی کنیم؛ آنچه در حقیقت انجام می دهیم ، «احمق پروری » است!!

می گویند آنچه بیش از همه ؛ یک کشور را نابود می کند ، طرز فکر مردم آن است!

مردمی که «رشته ی علوم انسانی» را رشته ی «بچه تنبل ها» می نامند،

رشته ی ریاضی و فیزیک را رشته ی« با هوش ها» ،

رشته ی مهندسی برق را رشته ی «مردانه» و 

رشته های علوم تجربی را «زنانه» می نامند ، 

شما بگویید؛ طرز فکرشان خراب نیست؟ اشتباه نیست؟

تا وقتی که مردم جامعه ی ما؛ فطرت یکسان انسانی را فراموش کرده اند و جامعه را به دو گروه «زن » و «مرد» تقسیم می کنند، امیدی برای پیشرفتشان نیست!

وقتی که معلم ها، عاملان اصلی رشد و تربیت نسل جوان مملکت را آدم حساب نمی کنند، و حتی به معلم ها حقوق مناسب نمی دهند،،، 

چه انتظاری از نسل جوان داریم؟؟

طبیعی ست که نسل جوان، نسل آدم های بی تفاوتی باشد، که حتی به خودشان زحمت نمی دهند، کمی درباره ی عقایدی که به آنهاطوطی وار آموخته اند تحقیق کنند...

روشن است که این نسل، هر چقدر هم تحت فشار باشد، هیچوقت قیام نمی کند!!

به نظر من ، اگر درباره ی موضوعی نظری نداشته باشی، مرده ای!!!

.

.

همین تبعیض های غیر عقلانی، امروز؛ من را....دانش آموزی با معدل «بیست» را سر دو راهی گذاشته است!! 

نمی دانم پی استعداد ذاتی ام «نویسندگی »بروم یا پی عشقی که به استدلال های ریاضی و فیزیک دارم؟

.ریاضی.  

 

  • دختر خوب